پارت دوازده :

فصل چهارم

کلید را در قفل چرخاندم. کفش¬هایم را درآورده و در جاکفشی گذاشتم. با روشن شدن چراغ¬ها و پخش شدن نور، باز هم فضای آرام و دوست داشتنی ِ نارنجی سیر و خردلی ِ روبه¬رویم آرامشی عجیب به جانم ریخت. بدون هیچ حرکتی و با نگاهی خیره به تمام خانه، ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.